آیسانآیسان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
آیسانآیسان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
آیسانآیسان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
آیسانآیسان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
آیسانآیسان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

آیسان نخودچی مامان و بابا

هفته ی 35

سلام زندگی مامان دیگه داره تموم میشه عشقم.بالاخره چرخیدی و سرو ته شدی.قربونت برم اینجوری واسه رشدت هم بهتره.هفته ی قبل که پیش دکتر بودم گفت وزن اضافه نکردی یعنی همون 78 کیلو مونده بودم.یه پودر تقویتی نوشت و گفت موز و عسل و با این پودره بخور تا دخملتم وزن بگیره... از بس که وول میزدی مامانی نمیذاشتی یه خورده وزن بگیری الانم دارم لحظه شماری میکنم زودتر هفته ی دیگه بشه و برم سونو ببینم چندکیلو شدی آیسان مامان. باباییتم از الان نگران ما دوتاست .هر شب که میاد یه برنامه میریزه.قرار شده بعد از زایمانم بریم خونه مامان مریم بمونیم اونجا.خاله مرجان و خاله مژگانم میان اونجا میمونن پیش ما عسیسم.خاله هات دارن روز شماری میکنن تا روی ...
16 آذر 1393

هفته ی 33

سلام عقش کوشولوی مامان... نمیدونی چقدر من و باباییت داریم لحظه شماری میکنیم.40 روز بیشتر نمونده مامانی که بیای تو بغلم نفسم تو این هفته شما باید 2 کیلوگرم وزن داشته باشی و 43 سانتم قدت باشه. واسه کامل شدن ریه شما مامانی هر 5 روز داره یه آمپول بتامتازون میزنه.البته خاله مرجانت زحمتشو میکشه.مامانی ایلیا پسرخالت انقدر شیرین شده که نگو فقط دلم میخواد گازش بگیرم ولی دلم نمیاد. عزیزم الان دیگه شما تو دلم وقتی بیداری چشمای قشنگتو باز میذاری و میتونی چیزی و بمکی یا ببلعی و هم زمان نفس بکشی.روزی نیم لیتر هم ادرار میکنی. از احوالات خودم برات بگم که روزبه روز دارم بدتر میشم.تا 30 هفتگی خیلی خوب و راحت گذشت .الان دیگه معده د...
7 آذر 1393
1